من نبيدم !
من دل شیشه ای هر جا پر شکستن که شکستن
عشق تو از خاطرم برد که نحیفم و پیاده
سلام
من صابر نیستم
من صبورم اگر چیزی می گویم از سر لجبازی نیست و تو فکر نکن که مرا باید سرزنش کنی هه هه :)) اگر من و تو هر لحظه بخواهیم به دید بد با هم باشیم زجر می کشیم اصلا راحت تر بگویم من آدمی نیستم که از زجر کشیدن خوشم بیاید و تو خودت می دونی که هر دوی ما باید قبول کنیم که با همیم و قرار نیس همش از هم دلخور باشیم البته من می دونم که بعضی موقع ها توی خیلی از زندگی نامه ها همین جر و بحث ها خیلی دقدقه ها رو ک می کنه و باعث می شه تو همین حرف ها دل من و تو خالی بشه توی بیشتر زندگی هایی که هر روز دعواس رو نمی گم توی زندگی ها یی رو می گم که یه ماه یه بار دیگه یه دعوایی می شه؟ نه؟ شاید خیلی فکر غلطی باشه ولی من فک می کنم بالاخره یه حدی داره چقدر مگه می شه آدم حرف هاش رو تو دلش بریزه بابا جون این دل می پوسه بالاخره یا باید خودت سوراخش کنی یا باید منتظر بشی یو هو بترکه !
ماجراي ....؟
آره....؟ فهميدی؟